قرارمان بازی بود
قرارمان عشق بود تا ابد
نمی خواستم هر بار که می باختم تو از من دور شوی
می خواستم فاصله های بینمان را با بوسه کم کنیم
حالا هر وقت می بینم دو عاشق
سنگ کاغذ قیچی بازی می کنند
دلم می لرزد
دلم برای خاطراتمان میلرزد....
این چه حرفیه گلم بازم خواستی می تونی برداری دوستم